بايد آدرسهاي گاس هيدينك را پي گرفت و به سر منزل مقصود رسيد اما من به هيچ وجه آدمهاي حرف گوشكن را دوست ندارم.
به نوشته خراسان، در اين راستا اشلي كول را مؤاخذه نميكنم. او به دليل رانندگي با سرعت غير مجاز دستگير شد.
آيا بايد از تركيب اصلي تيم خارج شود؟ نه! اين قابل قبول نيست؛ فوتباليستها چون الگو هستند، بايد هميشه اتو كشيده رفتار كنند؟ نه! چنين ايدهاي را نميپذيرم. دليل رفتارهاي كول را در نحوه برخوردهاي هيدينك جستوجو ميكنم.
واقعا چه اشكالي دارد دو روز قبل از رقابتي كه سهمي در آن نداري، به كلوپ بروي؟ البته اگر فردا تمرين داشته باشيد و بخواهيد تا پاسي از شب به خوشگذراني بپردازيد… خب! اشتباه ميكنيد. پليس، كول را بازداشت كرد و باشگاه حقوق دو هفته اين جوان را نخواهد پرداخت. اين كافي است. جريمه ديگري لازم نيست. مگر قتل انجام داده؟ نميخواهم به مأموران امنيتي توهين كنم اما آنها مزاحم هميشگي آزادي بازيكنان هستند.
هنگامي كه در دهههاي 80 و 90 بازي ميكردم، فضاي سنتي موجود، بازيكنان را از پيادهروي با نامزدهايشان منع ميكرد و در اين حالت عدم همراهي تيم در تك تك سفرها، جريمه سنگيني را در پي داشت. حرفهايتر شدن فضاي فوتبال، الزام به رعايت هنجارهاي اجتماعي را به وجود آورده است. فوتبال يك شغل محسوب ميشود و اهالي اين وادي نيز مثل صاحبان ساير مشاغل حق استفاده بدون قيد و شرط از تعطيلات خود را دارند.
به هر حال آنها هم آدم هستند؛ حتي اگر سوپر حرفهاي باشند. چگونه شادي در جمع توصيه ميشود اما بازيكن در خلوت خود حق تكرار كارهاي زمان حضور كنار تيم را ندارد؟ عده زيادي از مربيان گذشته و فعلي ناهنجاري جمعي را بدون اشكال ميدانند، با اين حال دوست ندارند بازيكنانشان در تنهايي پا را از محدوده خط قرمز فراتر بگذارند.
بازيكنان معروف مورد توجه رسانههاي گروهي هستند اما تنها ورزشكاران حاشيهساز روي كره زمين نيستند! به عنوان كسي كه با تنيسورها، گلف بازها و … قرار ملاقات داشته، قسم ميخورم اين افراد با وجود زدن دست رد به سينه پاپاراتزي، خيلي دير سر به زيري را ميآموزند. به طور كلي ورزشكاران انضباط و تمركز خود را حفظ ميكنند و در عين حال دوست ندارند يك بچه مثبت هميشگي باشند. كول كاري انجام داده كه هر جمعه و شنبه نيمي از جوانان انگليس انجام ميدهند.